دوشنبه 92/5/21 — azadnagar - نظر بدهید

آمریکا هیچ وقت نمی خواهد که ایران پیشرفت تکنولوژیکی کند....

آمریکا هیچ وقت نمی خواهد که ایران پیشرفت تکنولوژیکی کند، اما ما می توانستیم بهانه به دست این کشور ندهیم. همچنین می توانستیم به اسرائیل نیز که خودش بزرگترین ناقض معاهده ان.پی.تی است ، بهانه ندهیم. ان.پی.تی فقط یک قرار داد نیست ، بلکه « عدم اشاعه سلاح هسته ای » یک رژیم بین المللی است و اسرائیل در این رژیم بین المللی یک یاغی محسوب می شود. این یاغی در این رژیم بین المللی توانست نقش مدافع آن را بازی کند. برنامه هسته ای ایران آن قدر مبتنی بر حقوق ایران است که در واقع مخالفت با آن نقض ان.پی.تی تلقی می شود. اما چون در این رابطه خوب عمل نکردیم، به آن ها بهانه دادیم. در نتیجه اگر می خواهید این مشکل را ریشه یابی کنید، ریشه آن در سوءتفاهم بود.  

دوشنبه 92/5/21 — azadnagar - نظر

کسانی که در پرونده هسته ای و جزئیات آن درگیر بودند، می توانند کاملا بفهمند که در مقاطع مختلف، دوستانی که تخصص نداشتند چگونه با ساده انگاری عجیبی که داشتند، تصور می کردند که به خاطر ملیت یا مذهب آقای البرادعی، موضوع به زودی حل خواهد شد.

 فکر می کردند استفاده از برخی عبارات که در نصّ صریح اساسنامه آژانس نیامده، به سود آن هاست. مثل اینکه آژانس به جای «نقض» بگوید : عدم رعایت. مدیر کل به جای « non compliance » گفته است : « breach of the obligation to comply » یعنی به جای «نقض» گفته است : « نقض تعهد به رعایت ». بسیاری متوجه نمی شدند که نتیجه چیست. دوستان غیر متخصص خیلی خوب پیشرفت کرده بودند که لا اقل تفاوت ظاهری این دو جمله را بفهمند، اما مشکل این بود که فکر می کردند که نهایت حقوق بین الملل همین است. علم محدود، بدتر از نداشتن علم است.... همین عبارت پرونده ما را به شورای امنیت برد. آقای البرادعی به نا حق برای این که مشکلش را با آمریکا حل کند و یک دوره دیگر نیز باقی بماند، این عبارت را وارد این گزارش کرد....

منبع: خاطرات آقای سفیر ص 233  

یکشنبه 92/5/20 — azadnagar - نظر بدهید

دکتر ظریف :

هدف آمریکا از ابتدای انقلاب اسلامی، تبدیل ایران به یک تهدید امنیتی بین المللی بود. اصولا هدف سلطه این است که دشمنان خود را به عنوان دشمنان همه معرفی کند. لذا آمریکا پس از انقلاب اسلامی لااقل سه بار تلاش کرد که ایران را به شورای امنیت ببرد و تحریم بین المللی علیه آن اعمال کند. یک بار در قضیه گروگانگیری بود. یک بار در قضیه نپذیرفتن قطعنامه 598 از جانب ایران بود که قبلا عرض کردم و بار سوم نیز در قضیه هسته ای است. آمریکا از سال 1383 سعی داشت ایران را برای قضیه هسته ای به شورای امنیت ببرد.

شنبه 92/5/19 — azadnagar - نظر بدهید

متاسفانه ما این بهانه را به دست این کشور دادیم....

به نظر من یکی از ریشه های اساسی مشکل هسته ای این بود که آمریکا و اسرائیل در بحث هسته ای، زمینه مناسبی برای شکل دهی فشار بین المللی علیه ایران پیدا کردند، ...امریکا به دنبال بهانه بود تا در دنیا ما را تحت فشار قرار دهد و متاسفانه ما این بهانه را به دست این کشور دادیم. به این ترتیب که دستگاه مسئول وقت(رئیس سازمان انر‍ژی اتمی) فکر می کرد در بعضی اقدامات مربوط به تاسیسات هسته ای ضرورت گزارش دهی به آژانس وجود ندارد.

شنبه 92/5/19 — azadnagar - نظر بدهید

بحران هسته ای ناشی از چند عامل بود. عامل اول، برخورد ریشه ای آمریکا و اسرائیل با ایران است که به دنبال پیدا کردن بهانه برای اعمال فشار بر جمهوری اسلامی بوده و هستند. این مشکل ارتباطی با بحث هسته ای ندارد. برای آمریکا یک نگرانی عمومی از رفتار جمهوری اسلامی مطرح است. نگرانی از اینکه یک نظام با دیدگاهی جدید در دنیا مطرح شود و برای خودش رسالت جهانی نیز قائل باشد و خود را به ابعاد کوچک تر، محدود نکند. صرف این که ایران این رسالت را – بدون توجه به میزان توانایی اش در مقایسه با توانمندی آمریکا – برای خود قائل است، برای آمریکا بسیار نگران کننده و نامطلوب به نظر می رسد.... بخش دیگر یک شکست روحی و روانی با یک عقده روانی و تاریخی است که پس از گرفتن سفارت آمریکا در تهران شروع شد و این در اذهان آمریکایی ها به صورت عمومی به عنوان یک تحقیر تاریخی باقی مانده است...... (ادامه این بحث در بخش بعدی می آید)

پنج شنبه 92/5/17 — azadnagar - نظر بدهید

نکته ای که رهبر انقلاب قبل از ماموریت سفر به آمریکا به من گفتند....

ایشان (مقام معظم رهبری) مرا خواستند که به دیدارشان بروم. صحبت های بسیار محبت آمیزی نیز با من داشتند. فرمودند که آقای دکتر خرازی در بهمن ماه انتخاب تو را مطرح کرد و من به آقای حجازی گفتم با آن موافقم و

بهترین انتخاب است. همچنین نکاتی را که برای ماموریت لازم بود یاد آوری کردند. از جمله نکته ای را فرمودند که من در همه کلاس هایم برای دانشجویان گفته ام. به من فرمودند حتی اگر در موردی یقین داری که دیدگاهت

180 درجه با من مخالف است، وظیفه داری دیدگاهت را بگویی؛ یعنی خود سانسوری نکنی. حتی ایشان مطرح کردند که این یک وظیفه شرعی است.

منبع : کتاب مصاحبه با آقای سفیر ص 194

چهارشنبه 92/5/16 — azadnagar - نظر بدهید

ماجرای دیدار با صدام

خود شیفتگی عجیب صدام بود...

دکتر ظریف :

آقای دکتر خرازی در سال 79 یا 80 سفری به عراق داشتند که بنده همراه ایشان بودم. موضوع سفر روابط دو جانبه ایران و عراق و موضوعات باقیمانده از جنگ بود. ... حواشی ملاقات بسیار جالب بود، طرف های ساعت 9 صبح بود که دو اتومبیل تشریفات وزارت خارجه عراق آمدند و ما را از هتل به محلی که ظاهرا یکی از کاخ های ریاست جمهوری در داخل شهر بود بردند. در یکی از ورودی ها، آقای صحاف وزیر امور خارجه وقت عراق منتظر ما بود. در اتاق انتظار نشستیم و و وزرا مشغول صحبت شدند. صحاف به ما گفت برای دیدار صدام باید به محل دیگری برویم. مدتی در شهر ما را گرداندند و سپس از شهر بیرون رفتند، ظاهرا می خواستند مطمئن شوند که ما مسیر را گم کرده ایم. در بیرون شهر هم مدتی رانندگی کردند تا به باغی رسیدند که هیچ علامت ظاهری جز یک پست دیده بانی خیلی عادی که در عراق فراوان است نداشت. چند دقیقه هم در داخل باغ رانندگی کردند تا به یک ساختمان در ظاهر بسیار معمولی رسیدیم. پیاده شدیم. دو نفر از اعضای وزارت خارجه عراق منتظر ما بودند. پس از یک توقف کوتاه و پس از عبور از چند راهرو به داخل سالن بسیار مجللی که علی القاعده باید در زیر زمین بود وارد شدیم. صدام در آن سالن منتظر ما بود و با احترام ما را پذیرفت.

بعد از تعارفات اولیه صدام شروع به صحبت کرد. ما حصل حرفش این بود که اگر اراده سیاسی در مسئولین عالی وجود داشته باشد، مشکلات فنی قابل حل است. ... نکته بسیار قابل توجه در این گفتگو، خود شیفتگی عجیب صدام بود....

منبع : کتاب مصاحبه با آقای سفیر ص 184

چهارشنبه 92/5/16 — azadnagar - نظر بدهید

بیشتر گناه آمریکاست....

دکتر ظریف :

من فکر می کنم وجود منافع و گرایش های فکری متضاد در داخل آمریکا، مخصوصا اینکه در بسیاری از مواقع منافع جنگ طلبانه در این کشور غالب می شود، مانع مهمی بر سر روابط دو جانبه است. بر خلاف افرادی که فکر می کنند گناهِ وضعیت نامطلوب رابطه ایران و آمریکا بیش تر متوجه ایران است، بنده اعتقاد دارم کا این نابسامانی در روابط بیشتر گناه آمریکاست. البته هر مشکلی دو طرفه است؛ یعنی همیشه ایران به برخوردهای خشن تندروهای آمریکایی عکس العمل نشان داده است.

منبع: کتاب مصاحبه با آقای سفیر ص174

.................................................................................

یعنی از دولت دوست و برادر سوریه گرفته تا روسیه، چین....

دکتر ظریف :

هیچ کس از جنگ ایران و آمریکا منفعت نمی برد جز اسرائیل. هم زمان هیچ کس از بهبود روابط ایران و آمریکا نیز نفع نمی برد، یعنی از دولت دوست و برادر سوریه گرفته تا روسیه، چین، ترکیه و عراق. همگی منافعشان را در این چارچوب تحلیل کرده اند که روابط ما با آمریکا پُر تنش باقی بماند.

سه شنبه 92/5/15 — azadnagar - نظر

دکتر ظریف :

سیاست تنش زدایی به این معنی نیست که اصولتان را کنار بگذارید. سیاست تنش زدایی مقدمه ای دارد که فهم آن بسیار اساسی است. آن مقدمه این است که استعمار و سلطه همواره نیاز به این دارد که روش های غیر انسانی خود را در مقابله با یک دشمن واقعی یا فرضی به کار برد... رژیم صهیونیستی برای ادامه حیاتش به دشمن احتیاج دارد، آن قدر درگیری در داخل قشرهای رژیم صهیونیستی هست که اگر روزی اسرائیل دشمنی نداشته باشد، باید یک دشمن برای خود ایجاد کند. این حرف بنده نیست، بلکه حرف، آبااِبان (وزیر اسبق دفاع و خارجه اسرائیل) ایشان می گوید: اگر اسرائیل دشمن نداشت و و عرب ها بعضی از این جنگ ها را آغاز نکرده بودند، ما شروع می کردیم، به خاطر اینکه نیاز داریم.

مبنای فکری سیاست تنش زدایی در دوران آقای خاتمی با بحث گفتگوی تمدن ها آغاز شد. گفت و گوی تمدن ها در واقع شناسایی درست سیاست نظام سلطه و تشخیص و پیشنهاد پادزهر آن بود، زیرا آن ها به دنبال برخورد تمدن ها بودند.

سه شنبه 92/5/15 — azadnagar - نظر بدهید

مقابله کردن با نظام سلطه و امپریالیسم نیاز به عقلانیت، منطق و شناخت دارد ....

شما می توانید ضد امپریالیسم باشید، اما معقول نیز باشید. در واقع مبارزه با امپریالیسم، روش خاصی دارد. روش مقابله با نظام سلطه

این نیست که شما با رفتار و عملکردتان مبانی نظام سلطه را تقویت کنید. اگر می خواهید با نظام سلطه برخورد کنید، باید مبانی

سلطه را به هم بزنید. حتما توقع ندارید که از نظر نظامی بتوانید با امریکا مقابله کنید، پس چرا دنبالش هستید؟ زمانی که به دنبال آن

رفتید، در واقع یعنی مبانی نظام سلطه را تقویت می کنید. انچه باعث می شود که شما بتوانید در مقابل نظام سلطه ایستادگی کنید،

توان نظامی شما نیست، چیزهای دیگری لازم است. مقابله کردن با نظام سلطه و امپریالیسم نیاز به عقلانیت، منطق و شناخت دارد، نه

نیاز به روحیه جنگ طلبی.

منبع : کتاب گفتگو با آقای سفیر. ص137

................................................................................................................

یک سیاست مدار جدی شناخته نمی شوید.....

متاسفانه بعضی ها سیاست خارجی را مثل فروش یک اتو مبیل دست دوم می بینند و می خواهند از آن بهره برداری های کوتاه مدت

کنند. بهره برداری های کوتاه مدت، تصویری را در اذهان عمومی سیاست مداران بین المللی ایجاد می کند که مانند تصویر شخص

کلاهبرداری است که به هر ترفندی می خواهد ماشینش را قالب کند، بنابراین سایر کشورها دیگر اجازه نخواهند داد که این رویه شما

ادامه پیدا کند . اگر رفتار شما یک شاخصه منفی پیدا کرد، دیگر در جامعه بین الملل به عنوان یک سیاست مدار جدی شناخته نمی

شوید.

منبع : منبع : کتاب گفتگو با آقای سفیر. ص 141