یکشنبه 92/8/5 — azadnagar - نظر

...از میان آن جماعت دلباختگان که مثل پروانه های عاشق نور به سوی شمس نیّر حسین(ع) می شتابند ، جانبازی را می یابیم که با وجود آن که یک پایش را در راه خدا باخته است بار دیگر مشتاقانه به جبهه ها می شتابد.

یکشنبه 92/8/5 — azadnagar - نظر بدهید

آیت الله بهجت :

اگر یک روز بر ما بگذرد که در آن ، کاری را که خداوند متعال راضی نیست ، انجام ندهیم، شکر دارد.

منبع:زمزم عرفان ص77 

یکشنبه 92/8/5 — azadnagar - نظر

نقش ایوان

شاعری بود در زمان قدیم

داشت معشوقه ای به اسم «نسیم»

خوشگل و دلبر و برازنده

عینهو خانم نگارنده

دائما فکر حفظ ظاهر بود

چون که معشوقه نیزشاعر بود

پس همینجا به قید چند دلیل

باقی قصه می شود تعطیل

اولا:  توی این موارد من

صورتم سرخ می شود کُلَن(!)

گفتن شعر نقطه چین خوب است؟

از خجالت بمیرم این خوب است؟

به خدا بی دلیل و آگاهی

شیطنت می کنم هر از گاهی

نه که من عینهو نمک پاشم

دوست دارم که با نمک باشم

چون مخاطب شناس هم هستم

هی قلم کار می دهد دستم

ثانیا:هر چه شاعر خفن است

اسم معشوقه اش شبیه من است

هر کسی گفت : شاعر نامرد...

بعد ازآن اسم بنده را آورد

پس چرا عاشقانه بنویسم؟

قصه ای صادقانه بنویسم؟

در پی های و هوی مگر هستم؟

بنده مگر بی آبرو هستم؟

قند در کام غیره آب شود

این وسط اسم من خراب شود؟

ثالثا : از زمان خلقت زن

بود این مشکل هم بعضن(!)

گفت فرزانه ای پژوهشگر

که خدایی نکرده قصه اگر،

منتهی می شود به زن در رو

باقی قصه را بزن در رو

این چنین قصه ها اگر کم نیست

فکر کردی که شاعر آدم نیست؟

مصلحت نیست بیشتر از این گفتن

از رفیقان نازنین گفتن

با دلی خون و سینه ای پر درد

دست آخر سکوت باید کرد

پس بیا تکیه بر دروغ کنیم

هی چرا بی خودی شلوغش کنیم؟

باز هم ماجرا سیاسی شد

این هم آخر دموکراسی شد!

ساعت یک به وقت ایران است

«خواجه در بند نقش ایوان است»

منبع:کتاب داشت عباس قلی خان پسری صفحه 97

یکشنبه 92/8/5 — azadnagar - نظر بدهید

پیرمرد ناشنوا

پیرمردی که مشکل شنوایی داشت و هیچ صدایی را نمی شنید، بالاخره بعد از چند سال با یک شیوه درمان جدید، شنوایی خود را دوباره به دست آورد.

دو سه هفته بعد از بهبودی، به دکتر معالجش مراجعه کرد تا از او به خاطر زحماتی که در طول مدت درمان برایش کشیده بود تشکر کند. دکتر از این که نتیجه درمان مثبت بوده بسیار خوشحال شد و به او گفت :

«خوشحالم که شما را سالم می بینم. مطمئناً خانواده شما هم باید خیلی خوشحال باشند که شنوایی تان را دوباره به دست آوردید.»

پیرمرد لبخند تلخی زد و گفت : «نه! من هنوز به آنها چیزی نگفتم. هر شب می نشینم و به حرف هایشان گو می کنم. فقط تنها اتفاقی که افتاده این است که توی این مدت تا حالا چند بار وصیت نامه ام را عوض کرده ام. !».

یکشنبه 92/8/5 — azadnagar - نظر بدهید

دکتر علی شریعتی :

... مذهب زرتشت در چه زمانی به نهایت انحطاط می رسد؟

در موقعی که از نظر اجتماعی به نهایت قدرت می رسد. چرا؟ این چه قدرتی است که فکر و روحی را منحط می کند؟

اصالت یافتن وسیله....

یکشنبه 92/8/5 — azadnagar - نظر بدهید

تصمیم سازی و تصمیم گیری در موضوع هسته ای

یکی از مشکلات ما در کشور این است که گاهی در یک مسئله مهم بین المللی و ملی، جوّ داخلی دست و پای مسئولین را می بندد و جلوی تحرک لازم آنها را می گیرد...

فعالیت اینجانب و تیم مذاکراتی در چارچوب مصوباتجلسه سران و کمیته عالی هسته ای انجام می شد که اعضای آن کمیته را هم ران نظام انتخاب کرده بودند. در نتیجه، در پذیرش پروتکل الحاقی و در پاسخ به پرسش های آژانس و تعلیق ، صرفا تا حدی جلو رفتیم که جلسه سران مشخص کرده بود.

برای مذاکرات تهران، از پیش چارچوب مذاکرات را برای سران نظام ارسال کرده بودم، تا اگر آنان نظر دیگری دارند ، ابلاغ نمایند، اما همان طرح پیشنهادی مورد موافقت آنها قرار گرفت و بر مبنای آن نیز اقدام شد. در مذاکره بروکسل و توافق پاریس هم طبق مصوبه رسمی جلسه سران عمل شد.

در توافق پاریس نسبت به UCF   اصفهان ، دستاوردهایی بیش از آنچه مورد نظر سران بود، به دست آوردیم.

منبع : کتاب روایت تدبیر و امید. ص 81

یکشنبه 92/8/5 — azadnagar - نظر بدهید

.... مدرنیته دارای اسیدی است که بیاری از تعصبات و سنت ها را درون خودش حل می کند.

کم کم این تعصبات و سنت ها به نفع خرد از میان می روند و عمدتاً به حوزه خصوصی رانده می شوند و در خلوت سرای ذهن و زندگی خصوصی جا خوش می کنند. آنچه در حوزه عمومی باقی می ماند مقولات و مفاهیمی است که منبعث از خرد جمعی است.

شنبه 92/8/4 — azadnagar - نظر بدهید

نقدی بر یک اقدام عجیب

شلیک به دیپلماسی روحانی در خیابان های تهران!

عصر ایران - در روزهای اخیر ، بیلبوردهایی در سطح شهر تهران نصب شده اند که طی آن ، مذاکرات دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران با آمریکا ، به طور واضحی تخطئه شده است. البته ظاهر قضیه ، تأکید بیلبوردها بر عدم صداقت آمریکا در مذاکرات است. به عنوان مثال در یکی از این بیلبوردها ، طرف مذاکره کننده ایرانی با یک کیف در مقابل طرف آمریکایی نشسته اما طرف مقابل ، تفنگ دارد و در تصویر دیگر ، سگ شکاری و ... .

در این که آمریکایی ها ، در طول تاریخ روابط شان با ایران ، رفتار صادقانه ای نداشته اند ، تردیدی نیست و هم طراحان و سفارش دهندگان بیلبورد ها و هم مخاطبان آن و هم نویسنده این سطور و هم خوانندگان مطلب حاضر، عموماً بر درستی این گزاره متفق القول هستند. به نظر هم نمی رسد کسی آنقدر ساده لوح باشد که تصور کند طرف آمریکایی بعد از 34 سال قطع رابطه، از سر صداقت و صفای باطن به فکر مذاکره و تعامل با ایران افتاده است.

با این اوصاف، بیلبوردهای موصوف ، چیز جدیدی بر دانسته های مردم نمی افزاید و تحصیل حاصل است. بنابراین ، هدف اصلی این بیلبوردها ، انتقال این گزاره به ذهن مردم که "آمریکا صداقت ندارد" نیست ، زیرا خود مردم ، این را بهتر از طراحان این بیلبوردها می دانند.

پس هدف چیست؟
کاملاً مشخص است که هدف این بیلبوردها ، مخدوش کردن روندی است که دولت روحانی در سیاست تنش زدایی در روابط خارجی آغاز کرده است و الّا چرا آقایان درست در این مقطع که مذاکرات حساس ایران و غرب در حال ورود به مرحله جدیدی است ، به یادشان افتاده که بیلبورد بزنند؟
آنها حتی در طراحی طرف ایرانی مذاکرات نیز ، از شخصی با ریش پروفسوری استفاده کرده اند و این در حالی است که محمد جواد ظریف ، تنها مذاکره کننده ارشد ایرانی است که ریش پروفسوری دارد.

البته این که چرا آقایان هنگامی که محمود احمدی نژاد ، نامه های بی جواب به روسای جمهور امریکا می نوشت ، حواس شان نبود که آمریکا صداقت ندارد؟ سوالی است که خودشان باید جواب بدهند اما عجالتاً از نصب کنندگان این بنرها که آشکارا از تنش زدایی بین ایران و آمریکا واهمه دارند باید پرسید که هزینه این همه بیلبورد را از کجا آورده اند؟
این تابلوهای تبلیغاتی ، با امضای موسسه هنری و رسانه ای "اوج" در سطح شهر نصب شده اند. چندی پیش ، این موسسه اعلام کرد که یک NGO مردمی است که از طریق فروش محصولاتش و نیز برخی کمک ها ، فعالیت می کند. این که چه نهادهایی پشت سر این موسسه هستند، سوالی است که زیاد وارد آن نمی شویم و فقط این سوال را می پرسیم که آیا سایر NGO ها نیز می توانند منویات خود را بیلبورد کنند و در جای جای شهر نصب نمایند ولو آن که از سازمان زیباسازی هم مجوز نگیرند؟ این چه NGO یی است که می تواند آزادانه و بدون مجوز از شهرداری شهر را پر از بیلبوردهای خود کند و آشکارا به سمت سیاست خارجی دولت جمهوری اسلامی شلیک کند و پاسخگو هم نباشد؟
 سوگند به خدای محمد(ص) که مردم شعور دارند و می فهمند.

وقتی اینان در علن ، چنین علیه سیاست خارجی دولت روحانی می تازند و جوسازی می کنند ، خدا می داند که در خفا چه می کنند؟!

کاری با موسسه نصب کننده این بنرها نداریم و اتهامی متوجه شان نمی کنیم ولی به یقین بر این باوریم که "تجارت" بسیاری ، در ادامه تنش در سیاست خارجی و تحریم هاست و در آینده ، به همان میزان که مذاکرات جلوتر برود ، "تاجران تحریم" نیز فعالیت های تخریبی خود را افزایش خواهند داد..

شنبه 92/8/4 — azadnagar - نظر بدهید

منشی

این گرگ که در لباس میش است

تنها هنرش قر و قمیش است

در گوش? شرکتی تجاری

مسئول صدور قبض و فیش است

رفتار و قیافه اش شبیه

بازیگر پر فروش گیشه است

از بی کسی و کاری اش همین بس

با شخص رئییس،قوم و خویش است

از بس که به چشم کار مندان

در کنج اداره شکل دیش است

در معرض تهمت گروهی،

بیمار دلِ روان پریش است

دلواپس حرف دیگری نیست

 چون معتمد رئییس خویش است

هر چند حواشی اش زیاد است

این شغل ، مجال نوش و نیش است

منبع: کتاب داشت عباس قلی خان پسری صفحه112 

شنبه 92/8/4 — azadnagar - نظر بدهید