پنج شنبه 92/8/2 — azadnagar - نظر بدهید

بعضی از آیات هستند 

که وقتی اونا رو می خونم،

شرمنده ی خــدا میشم ..

مثل همین آیــه ی 

" الیس الله بکاف عبده " ( الزمــر، آیه 36)

 آیا خــدا، برای بندگانش کافی نیست؟

واقعـــــــا،

کافی نیست؟!

پنج شنبه 92/8/2 — azadnagar - نظر بدهید

ما اگر چه در رابطه با دانش اندکی که داریم با یکدیگر متفاوتیم، لیکن در نادانیِ بی کرانمان همه با هم برابریم.

پنج شنبه 92/8/2 — azadnagar - نظر بدهید

دکتر علی شریعتی :

چه چیز بهشت را، زندگی و دنیا و آسایش را سختی و آرامش را رنج می کند؟

«آگاهی».

منبع : کتاب میعاد با ابراهیم ص 66

پنج شنبه 92/8/2 — azadnagar - نظر بدهید

فرعون و شیطان

فرعون پادشاه مصر ادعای خدایی می کرد. روزی مردی نزد او آمد و در حضور همه ، خوشه انگوری به او داد و گفت : «اگر تو خدا هستی، پس این خوشه را تبدیل به طلا کن.!» فرعون یک روز از او فرصت گرفت ...

شب هنگام در این اندیشه بود که چه چاره ای بیندیشد و همچنان عاجز مانده بود که ناگهان کسی درِ خوابگاهش را به صدا در آورد. فرعون پرسید : «کیستی؟»

ناگهان دید که شیطان وارد شد و گفت : «خاک بر سرِ خدایی که نمی داند پشت در کیست!» سپس وِردی بر خوه انگور خواند و خوشه انگور طلا شد.

بعد خطاب به فرعون گفت :«من با این همه توانایی لیاقت بندگی خدا را نداشتم، آن وقت تو با این همه حقارت ادعای خدایی می کنی؟!».

پنج شنبه 92/8/2 — azadnagar - نظر بدهید

بلوتوث 

من به این هموطنان مدیونم

از صمیمیت شان ممنونم

بس که بی غلّ و غش و یک رنگ اند

دوستار ادب و فرهنگ اند

مردمی اهل دل و هوشیار ند

لطف خاصی به ادیبان دارند

قدر اشعار مرا می دانند

بعد مرگم همه را می خوانند!

 تا که بگویند که این نابغه بود

آدمی در خور و بی سابقه بود

گر چه افکار بدش ترک نشد،

حیف در حد خودش درک نشد

می توانست که شاعر بشود

قل? شعر معاصر بشود

در شب شعر عروسش بکنند

کاش می شد بلوتوثش بکنند

داخل گوشی مردم باشد

پنج شب کیش و سه شب قم باشد

تا به این شیوه به جایی برسد

یا به یک نان و نوایی برسد

شاعری قابل و مطرح بشود

خامِ هر به به و چه چه بشود

توی هر کنگره تقدیر شود

با دوتا جایزه جَو گیر شود

روز را با هیجان سر بکند

مدتی باد به غبغب بکند

نه به این شهرت بی مقدارش

نه به آن درد سر و آزارش

بی جهیزیه عروسم نکنید

من بمیرم، بلوتوثم نکنید

منبع: کتاب داشت عباس قلی خان پسری صفحه 107

چهارشنبه 92/8/1 — azadnagar - نظر بدهید

دوستــی ها کم رنگ 

بی کسی ها پیداست

راست گفتی سهـــراب ..

آدم اینــجا تــنها ست

چهارشنبه 92/8/1 — azadnagar - نظر

گربه مسکین

گربه مسکین اگر پر داشتی

سرنوشتی مثل کفتر داشتی

سالها کنج قفس با دلخوری

چشم خیس و گون? تر داشتی

در قفس پیژامه ، دمپایی به پا

چون جناب عطریا نفر داشتی

جای ولگردی میان کوچه ها

چند تا فرزند و همسر داشتی

وای بسا چون گرب? اشراف شهر

کلفت و دربان و نوکر داشتی

می شدی پروار، اما در عوض

همسری باریک و لاغر داشتی

روز ها با شهره می گشتی و شب

دِیت با لیلا فروهر داشتی

جای جوی آب و سطل آشغال

خانه بر سرو و صنوبر داشتی

جوجه های خوشگل و تو دل برو

چند ماه،چند تا نر داشتی

پیش چشم گربه هایش در به در

وضع و حالی حسرت آور داشتی

ای بسا از غصه شاعر می شدی

چند دیوان شعر از بر داشتی

عشق آزادی خرابت کرده بود

حسرت پرواز در سر داشتی

گرب? مسکین اگر پر داشتی

وضع و شکلی خنده آور داشتی

منبع:کتاب داشت عباس قلی خان پسری صفحه101

چهارشنبه 92/8/1 — azadnagar - نظر

خاطرات حجت الاسلام دکتر روحانی از پرونده هسته ای :

اصولا هر قدرتی اگر برای بلند مدت از زور استفاده کند، شکست می خورد. آمریکا تا زمانی که قدرت نظامی خود را در افغانستان و عراق به کار نبرده بود، ابر قدرت بلامنازع جهان به شمار می رفت، ولی به محض استفاده از زور، با انواع حوادث پیش بینی نشده و حتی شکست مواجه شد.

کسی که از زور خود استفاده می کند، باید روزی هم در انتظار شکست باشد.

منبع : کتاب روایت تدبیر و امید ص 61

چهارشنبه 92/8/1 — azadnagar - نظر

دوباره سومار

برخی فرماندهان در موفقیت عملیات تردید داشتند. سرتیپ عبادت ، فرمانده تیپ هوابرد شیراز که نیروهایش در منطقه بودند ، می گوید : «برادر چراغی، فرمانده وقت تیپ 27 محمدرسول الله، می گفت عملیات کنیم مندلی را بگیریم. گفتم اگر ارتفاعات را رها کنیم و به دشت بزنیم و گیر بیافتیم ، پدافند خیلی مشکل می شود و حتی ممکن است ارتفاعات را هم از دست بدهیم. چراغی می گفت دستور است و به من تکلیف کرده اند.»

در جبهه ی سومار شور و حال فراوانی برپاست و جوانان ایرانی به فکر فتح شهر مندلی اند. نیروها آماده عملیات اند. تعدادی بشکه ی مواد منفجره هم آماده کرده اند با خود ببرند و نقاط مهم مندلی را منفجر کنند تا اگر نگه داشتن مندلی مقدور نشد، از این انفجارها بهره برداری تبلیغاتی کنند. تعداد زیادی عک امام و پوستر تبلیغاتی هم آماده کرده اند.

شب 24 آبان نیروهای عملیات حرکت کردند. عراقی ها سریع به منطقه حساس شدند و به گردان هایی که در میدان مین گیر کرده بودند حمله کردند. جعفر جهروتی زاده می گوید : «شب عملیات عراقی ها تعدادی میدان مین به میدان های مین قبلی خود، که ما آنها را شناسایی کرده بودیم ، اضافه کرده بودند و این نشانه ای بود که عراقی ها از عملیات خبر دارند و منطقه را به شدت ناامن کرده اند.

سرتیپ عبادت فرمانده تیپ هوابرد ارتش می گوید «نیروها توی میدان مین گیر کردند و با دشمن درگیر شدند. بی سیم چی پشت سر هم اعلام می کرد که گیر افتاده اند. برادر همت خیلی شده بود که این ها ضعفشان را اعلام می کنند و به بی سیم پرخاش می کرد که نباید این حرف ها را بزنی. بی سیم چی هم دیگر حرف نزد و ارتباطشان قطع شد.»

مهدی مرندی می گوید : «بچه ها تنگه را گرفتند و به سمت مندلی رفتند. شبانه به نخلستان ها و داخل خیابان ها اطلاعیه چسباندند، اما عراقی ها تنگه را از بغل قیچی کردند و بستند. آمار تلفات بالا بود. تقریبا هیچ کدام از یگان هایی که رفتند برنگشتند.»

شکست این عملیات درگیری های لفظی بین مسئولان منطقه ایجاد کرد و بین مسئولان جنگ این تصور را ایجاد کرد که دیگر نمی شود در این منطقه به سمت بغداد عملیات کرد.