سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به نام خدا

15 درس زندگی که در هیچ مدرسه ای یاد نمی دهند!

                                                  
همگی ما همزمان با تحصیل در مدارس، درسهایی از زندگی نیز می آموزیم که هردوی آنها مهم است .
مشکل اصلی این است که زندگی قبل از ما هم جریان داشته و ما را هم مانند دیگران در مسیرش با خود می برد و این در حالی است که ما تازه در ابتدای یادگیری و کسب معلومات لازم برای زندگی هستیم و تنها امیدواریم که روزی به همه ی جوانب دست پیدا کنیم ، پس بطور منطقی دانش ما همیشه عقب تر از زندگی است.
در اینجا به درسهایی از زندگی اشاره کرده ایم که براحتی می توانید از آنها بهره بگیرید:
1- طبق گفته
Richard Carlson " چیزهای بی ارزش را نچشید "،
این بدان معنی است که خیلی از مردم خود را درگیر استرس و به انجام رساندن کارهای بی ارزش می کنند که در نهایت در مقابل اهداف اصلی زندگی ، هیچ ارزشی ندارند وقتی آنقدر خود را درگیر این مسائل کوچک می کنیم دیگر جایی برای نیل به آرزوهایمان باقی نگذاشته ایم و از لحظات خود هیچ لذتی نمی بریم.
2-"زندگی غیر قابل پیش بینی است " و ممکن است هر لحظه شما را در شیب وفراز قرار دهد " .
فقط بگویید "هرگز" و بعد ببینید چه اتفاقی می افتد . برای مقابله با گره هایی که زندگی در مسیر شما قرار داده است ، تنها با ذهنی باز و خوش بین ، به آنها خوش آمد بگویید !!
3- خسته کننده ترین واژه در هر زبان " من " است .
بله تصور این است که تکرار این کلمه اعتماد به نفس را بالا می برد. ولی خوب! بیشتر وقتها همه ی آن چیزیی که در مورد خود با تکرار " من " توضیح و تعریف می کنید، واقعیت ندارد! اینکه یک نفر دائما" از خود و فضایل خود تمجید و تفسیر کند ، بسیار خسته کننده و یکنواخت است . این حالت "خود محوری " است نه "اعتماد به نفس "
4-انسانیت مهم تر از مادیات است .
اهمیت روابط اجتماعی بسیار مهم تر از درجات مادی است که هر کدام از ما در
مسیر آرزوها به آنها می رسیم. بدون محبت و عشق و حمایت خانواده و دوستان در زندگی ، موفقیت های مادی ، خیلی لذت بخش نخواهد بود. با ایجاد تعادل در ملاک های برتری و ارزش های خود ، از ثبات زندگی بیشتری بهره خواهید برد.
5- به غیر از خودتان ، هیچ کس دیگر نمی تواند شما را راضی کند !
رضایت و راحتی ذهن شما تنها به عهده خودتان است ! بله ، روابط اجتماعی ، زندگیمان را پر بار تر می کند ، اما خوب ، شاید این روابط به تنهایی باعث شادکامی و رضایت شما نشود.
6- درجه کمال و شخصیت
کمالات برای هر شخص زیباست . کلام و اعمال نیک ، به دنبال خود ، اعتماد و اطمینان دوستان را در پی دارد . برای رسیدن به این درجه ، تلاش کنید.


7- بیاموزید که خود ، دیگران و حتی دشمنان خود را ببخشید.
انسان جایز الخطاست ، همه ما اشتباه میکنیم ، ولی با کینه توزی و یادآوری صدمات گذشته ، تنها این خودمان هستیم که از زندگی لذت نمی بریم نه دیگران !!

8- "خنده" داروی هر "درد" است .
با خوشرویی و تبسم ، دردهای خود را درمان کنید.
9- تغذیه خوب ، استراحت ، ورزش و هوای تازه ، را فراموش نکنید.
سلامتی خود را دست کم نگیرید . با رعایت این نکات ، از وضعیت جسمی ایده آل خود ، لذت ببرید.
10- اراده ای مصمم ، شما را به هر چیزی که می خواهید ، می رساند .
هرگز تسلیم نشوید و به دنبال رسیدن به آرزوها و اهداف خود تلاش کنید.
11- تلویزیون ، ذهن ما را بیشتر از هر چیزی نابود می کند !
از تلویزیون کناره گیری کنید و با ورزش ، مطالعه و یادگیری ، ذهن خود را فعال کنید.
12- شکست را بپذیرید .
هر کسی در زندگی ممکن است بارها و بارها شکست بخورد. شکست آموزنده است به ما یاد می دهد که چطور متواضع باشیم و راه درست تری را برای جبران آن انتخاب کنیم . توماس ادیسون با شکستهای متمادی توانست به هدف خود برسد ، او می گفت :" من شکست نخوردم ، تنها ده ها هزار راه را امتحان کردم که برایم مفید نبود ! و به نتیجه نرسید !"
13- از اشتباهات دیگران درس عبرت بگیرید .
یکی از بودائیات پیر چنین می گوید :" یک مرد دانا کسی است که از اشتباهات خود درسی نیک بیاموزد و اما داناتر کسی است که از اشتباهات دیگران درس عبرت بگیرد".
14- از محبت به دیگران دریغ نکنید .
زندگی کوتاه است و پایان آن نامعلوم . پس سعی کنید محبت کنید تا محبت ببینید .
15- آن چنان زندگی کنید که گویی روز آخر عمرتان است !!!
همواره سعی کنید بهترین و مهربان ترین همسر ، رفیق و حتی مهربانترین و بهترین رئیس باشید ، تا زمان وداع با این دنیا به دنیایی زیباتر دست یابیم.

 

 

 

                                                                                                                             گرد آوری : صادقی چیگانی

 





برچسب ها : داستان های کوتاه  ,

 

خیابان ،چاله ، ناهموار کوچه ! 

بخیه خورده چون شلوار کوچه !

 

پراست از دوست دخترها ،پسرها

ز«حاجی اصغر »و«گلنار »کوچه !

 

لگدهای فراوان خورده ازخر!

زنیسان ،کامیون ،از بار کوچه !

 

زنی چاق و مسن را دیده شب ها

که داده بوسه براغیار کوچه !

 

شده انبار توهین ، فحش دادن !

همه جا از در و د یوار ،کوچه ! 

 

شنیده باد مردان کلان را

پراست از ادکلن بازار، کوچه !

 

برای خوردن آدم نماها

دهانش گشته چون کفتار کوچه !

 

بگوید کلی اسرارمگورا

اگر روزی کند اظهارکوچه !

 

نشاش ای یار اگر شاشت گرفته !

که بیزاراست از ادرارکوچه !

 

ازاین آلودگی های فراوان

کشیده خویش رابر دار کوچه !

 

حضور شهرداری ،بیل ،کندن !

نمانده لحظه ای بیکار کوچه !

 

زبس که دیده عشّاق جوان را

کند برعاشقی اصرار کوچه !

 

دیازپام خورده تا قدری بخوابد

زبس که مانده هی بیدار کوچه !

 

شب است و من ،بدهکاری ، نداری

من و دلتنگی و سیگار ، کوچه !

 

شنیدم دردهاتی گشته شاکی

زشوراها و از دهیار ،کوچه !

 

 

 

 

 

 





برچسب ها : چرت و پرت  ,

هر دینی، دوران سیالیتی (روان بودن) دارد و بعد به دوران جمود و تعصب می رسد. یعنی ابتدا مثل مواد مذاب از دهانه ی آتشفشان بیرون می آید؛ مایع، داغ، گدازنده و جاری، بعد خُرده خُرده سرد و منجمد می شود و می ایستد. دوران روان بودن دین اسلام حدود دو قرن اول بود. شما اگر به آن دوران نگاه کنید، زد و خوردهای فکری، داد و ستدها و بحث ها آن قدر زیاد است که حیرت آور، است. اصلا این تعصب و تحجری که الان هست، مطرح نیست و از هر طرف ، ندایی بر می خیزد.

امروز هم می توان به آن دوران بازگشت ....





برچسب ها : راه ناهموار  ,

 

استاد مطهری :

فکر دینی ما باید اصلاح بشود. تفکر ما درباره دین غلط است غلط. به جرات می گویم از چهار تا مسئله فروع، آن هم در عبادات، چند تایی هم از معاملات، از اینها که بگذریم دیگر فکر درستی ما درباره دین نداریم، نه در این منبرها و در این خطابه ها می گوییم و نه در این کتابها و روزنامه ها و مقاله ها می نویسیم و نه فکر می کنیم.....

منبع : ده گفتار ص 157

 





برچسب ها : استاد مطهری  ,

شهید مطهری

استاد مطهری :

آیا این عجیب نیست که ما مقتدایانی مثل اهل بیت پیغمبر داشته باشیم، علی ابن ابی طالب داشته باشیم ، ... و همچنین سایر ائمه (علیهم السلام) ، آنگاه به جای اینکه وجود این پیشوایان محرک و مشوق ما باشد به عمل، وسیله تخدیر ما و تنبلی ما و گریز ما از عمل شده است؟! تشیع و دوستی اهل بیت پیغمبر را وسیله قرار دادیم برای اینکه از زیر بار سلام بیرون بیاییم. حالا ببینید این فکر چقدر مسخ شده است!

منبع : کتاب ده گفتار ص 155





برچسب ها : استاد مطهری  ,

حادثه ی بسیار مهمی که در تاریخ مغرب زمین رخ داد ، معارضه ی علم و دین بود. ظاهرا این نزاع بین علم و دین بود اما توابع و آثارش برای اخلاق، فلسفه و سیاست هم بسیار زیاد بود. این که معلوم شد پاره ای از محتویات کتاب مقدس با علم زمان سازش ندارد، یا باید طرف دانش تجربی را گرفت و یا طرف نوشته ها و تعلیمات تورات و انجیل را، رفته رفته در وجدان اروپائیان، تزلزلی را در حقیقت بودن کتاب مقدس پدید آورد. این زلزله، وجدان دینی مردم مغرب زمین را چنان لرزاند که پس از آن، چیزهای ویران شده هرگز به جای خود بازنگشت و در جای خود ننشست. فرهنگ و وجدانی رفت و فرهنگ و وجدان دیگری به جای آن نشست. چشم ها را پاک شستند و از آن پس عالم، دین و سیاست را به گونه ای دیگری دیدند. در واقع معارضه علم و دین ، معارضه ی دو حقیقت بود. از یک طرف دین مدعی حقیقت بود و از طرف دیگر علم، و معارضه ی این دو حقیقت ، گر چه در نهایت ، به نفع هر دو آمد اما به ضرر ادعای انحصاری حقیقت بود.

معلوم شد چیزی برای قرنها می تواند به عنوان حقیقت جا زده شود و به خاطر آن آدمیان را محرومیت دهند و زندان کنند و بسوزانند و بکشند اما بعدها معلوم شود که از حقیقت، حظّی نداشته و از بُن و پایه باطل بوده است.  





برچسب ها : راه ناهموار  ,

زر از ما بُرد و یک جایی نهان کرد !

همان کاری که آقای فلان کرد !

 

حساب شخصی اش شد پُراز آنکه

در آن از پول نفت ما روان کرد !

 

چو زندان رفت شد آزاد فورا

رفیقش« لطفهای بی کران کرد »!

 

ازاین دزدی و از این اختلاسات

«حسن»نالید و «حاج اکبر » فغان کرد !

 

دراین دنیا تراز اختلاسات

کهن ایران ماراقهرمان کرد !

 

به فکر سود شخصی بود کاسب

بهاراقتصادی را خزان کرد !

 

چپاول های دایم مردمان را

به کل بانکداری بد گمان کرد !

 

اگر گوید کسی که نیستم دزد

بدان خر گیرت آورده ،چاخان کرد !

 

چه ظلمی کرد آن شخصی که فورا

پنیر ده تومان را صد تومان کرد !

 

بهشت نقد را شد صاحب اینجا

کسی که اختلاسات کلان کرد !

 

فشار اقتصادی ، رشوه ،بعضی

«ژیان »کارمندان را «مگان » کرد !

 

چه معجونی است پول بی مروّت

گدای کوچه را شیرژیان کرد !

 

نباشد فایده در شعر گفتن

 

خوشا آن کس که رفت و فکر نان کرد !





برچسب ها : چرت و پرت  ,

سیاسی

زیباکلام: فشار بر مطهری خط و نشان برای دیگران است  

صادق زیباکلام گفت: برخوردها و فشارها بر علی مطهری خط و نشان برای دیگران است و همچنین پیامی است به مردم که بدانند به رغم انتخابات 24 خرداد هیچ اتفاقی نیفتاده است.

زیباکلام ادامه داد: اتفاقا این حرکت که می‌خواهند با ارعاب و تهدید و فشار صدای منتقدین را ببندند نه تنها نشانه قدرت نیست، بلکه نشانه ضعف است وگرنه دلیلی نداشت صدای آقای مطهری را تحمل نکنند.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: با این حال قصد دارند از طریق فشار بر آقای مطهری برای عده‌ای دیگر خط و نشان بکشند که تا بگویند کسانی که به اندازه آقای مطهری نیستند متوجه باشند که ما مطهری را به اتهام و گناه انتقاد احضار کرده ایم و به دادستانی کشانده‌ایم. مابقی حواسشان را جمع کنند و سر جایشان بنشینند. می خواهند مطهری را مثالی کنند تا دیگران حساب کار دستشان بیاید.

زیباکلام با بیان اینکه اگر رای و نظر مردم جایی داشته باشد، این راه و رسم رفتار نیست، ادامه داد: تاریخ نشان داده است که این رفتارها راه به جایی نمی برد.

 





برچسب ها : تا حدودی سیاسی  ,

 

هاشمی

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام  با انتقاد از افرادی که ادعای پیروی از حضرت علی(ع) دارند و کارهای خلاف تفکرات ایشان می‌کنند، گفت: نباید یک دانشجو و استاد مسلمان را به خاطر اختلاف سلیقه سیاسی یا بیان یک نکته علمی در کلاس، ستاره‌دار و اخراج ‌کرد .
آیت‌الله هاشمی رفسنجانی «ممنوع‌الورود کردن» دانشمندان به فضای علمی و دانشگاهی را ظلم به اسلام، انقلاب اسلامی، امام (ره) و ایران دانست و گفت: حقایق علمی، حتّی در علوم انسانی در تضارب آراء و مباحث آزاد کشف می‌شود.

 



<   <<   6   7   8   9   10   >>   >




درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 73
    بازدید دیروز : 47
    کل بازدید : 916229
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 103/2/26    ساعت : 4:14 ع

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات